به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در ادامه سی و دومین نشست سراسری جنبش عدالتخواه دانشجویی که از ششم بهمن ماه در اردوگاه آبعلی تهران آغاز شده است، سعید قاسمی و وحید جلیلی به سخنرانی پرداختند.
سعید قاسمی: شمایی که نامتان را میگذارید "جنبش دانشجویی" واجب است یک دوره تفکر آقا روحالله را مرور کنید
سردار سعید قاسمی، از فرماندهان ارشد جنگ تحمیلی، درسی و دومین نشست سراسری جنبش عدالتخواه دانشجویی به سخنرانی با موضوع «تحریف امام» پرداخت.
وی با اشاره به اینکه در حال ورود سی و هشتمین سال پرشکوه انفجار نور انقلاب میشویم، اظهار داشت: اخیرا در چند دیدار رهبری با علما دیدم ایشان مانند کلاس اول برای این بزرگان درس انقلاب گذاشته و توضیح میدهند که بودیم و چه میخواهیم بشویم. این توضیحات سطح پایین برای این شیوخ، نشان از این دارد که جایی از کار میلنگد.
قاسمی افزود: در حالی که بسیاری از اتفاقات انقلاب مستند و آرشیو نشده است و نسل چهارمی دارد بر سر کار میآید و صاحب حق رای میشود که عقبه و تاریخچه خود را به خوبی نمیداند و آن نکاتی که باعث شکستها و پیروزیهایش شد، به او درست انتقال نشده است. این جوان ما با اینکه به امام و رهبری علاقه دارد، اما چون اصل و کلید اساسی انقلاب به او فهمانده نشده، خطر سقوط او وجود دارد.
قاسمی در ادامه گفت: از آنجایی که مانیفست و مطالب راهبردی انقلاب، نه در کتابهای درسی و دانشگاهی، آمده است و نه درحوزه ها درس داده میشود- که به نظر من سهوی نیست- باید به آموزش نسل جوان توجه داشت. برخی فکر میکنند آقا روحالله فقط برای شهادت و جنگ صحبت کرده است اما او دست روی نکاتی گذاشت که معادله تاریخ و موازنه جهان را به هم ریخت وگرنه همه مدل آیت الله داشتیم. اکنون سی و چند سال است هر اتفاقی در دنیا رخ میدهد، منشا اثرش انقلاب روحالله است.
وی در جمع دانشجویان عدالتخواه سراسر کشور بیان کرد: بنابراین یک بچهایرانی با داشتن این امام، حیف است نداند که امام خمینی بر اساس چه تاکتیکها و استراتژیهایی این معادلات را به هم زد؟ چون روحانی بود؟ سید بود؟ خیلیها روحانی و سید بودند و چنین نشدند. پس بر شمایی که نامتان را میگذارید"جنبش دانشجویی" واجب است یک دوره تفکر آقا روحالله را مرور کنید. خواندن تاریخ انقلاب جزو واجبات است و اینکه بدانیم چگونه این انقلاب را نگه داشتیم و البته چرا اکنون اینجاییم و نباید ده ها پله بالاتر قرار گرفته باشیم.
این فرمانده ارشد دفاع مقدس اضافه کرد: یک دفعه بر اثر مدل مزخرف دموکراسی که ما انتخاب کردهایم، یعنی مدل کثرت آرایی، هر زمان بادی قوی میآید، اغلب افراد اصل را رها کرده و به ظواهر توجه میکنند و یک دفعه از 12 میلیون حق رای، 11 میلیون را بنیصدری میآورد که در ظاهر همه ویژگیها را دارد. از جمله سید است، پدرش آیتالله است و خودش دکتر. مانیفست اقتصاد اسلامی میداند، یعنی کتاب دارد و مدرس دانشگاه است و اگر این کتاب را به اجرا بگذارد کل ایران تغیر میکند. اکثر علمای قم موید وی هستند. کاریزمای صحبت دارد یعنی وقتی حرف میزند، مجاهدین خلق به هیجان میآمدند.
قاسمی: بنی صدر در زمان دانشجویی جاسوس سیا بود
قاسمی افزود: به فاصله کمی پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، سندی بنیصدر یافت شد که مشخص میکرد او در زمان دانشجویی جاسوس CIA بوده است؛ فردی که فرمانده کل قواست و در حین حمله عراق و کشت و کشتارها، دستور داده است حتی یک دست لباس به نیروهای مردمی داده نشود. حالا این سند را به حضرت امام دادند؛ وی باید چه اقدامی میکرد؟ نباید امام میآمد در رادیو و تلوزیون این موضوع را اعلام میکرد؟ اما میبینیم که وقتی این سند به دست امام میرسد، او سند را زیر تشک خود میگذارد و میگوید باشد تا وقتش برسد.
وی با طرح این سوال که وقت افشای سند خیانت بنیصدر چه زمانی است، ادامه داد: وقتش زمانی است که تک به تک کسانی که به ابوالحسن بنیصدر رای دادند، خیانت او را متوجه شوند و خودشان وارد شده و حذفش کنند. زیرا اگر امام وارد میشد، مردمی که به وی رای داده بودند، قبول نکرده و برداشت میکردند که آخوندها از بنیصدر تکنوکراتِ کراواتی خوششان نمیآمد و سندسازی کردند! اما امروز با این اقدام امام، همه میدانند که در این مملکت بنیصدری آمد و چگونه خیانت کرد و اکنون کجا هست و... . حتی این موضوع در مورد دیگر مسئولان کشور نیز مصداق دارد. امام حتی "حاصل عمرش" را برکنار میکند یعنی منتظریای که شکنجه میکشد و میشود امید امت و امام، قائممقام رهبری. منتظریای که کتابهایش در زمینه ولایت فقیه، در حوزه رو دست ندارد!
قاسمی با انتقاد از عدم ثبت این تجارب در تاریخ انقلاب اسلامی، گفت: مصیبت است که این تجربههای تاریخی نه کتاب میشود و نه فیلم میشود. داستان جامعه ما این است که یک عده قلیلی که پای کار نظام هستند و شهید دادند و همین الان هم برای نگهداشتن خطهای سوریه میروند؛ در کنار آن طایفهای دیگر با تفکر شهنشاهی وجود دارد که کمربند بستهاست به نابودی انقلاب و تعدادشان هم کم نیست؛ در این بین هم عدهای به تعبیر مولا "حزب الریح" یا حزب باد هستند و در اصول و مبانی کلمات دیپلماسی به اینها میگویند "جناح خاکستری" به این معنا که اگر باد سنگین از هر طرف بوزد، به ویژه در چند روز منتهی به انتخابات؛ رسانهها مخ اینها را میزند! با این خیل عظیم در جامعه طرف هستیم که دغدغه ندارند و نمیشود با آنها برخورد کرد.
اگر جریان نفوذی نبود اینگونه نمیشد که دو سه دهه بعد از انقلاب، قلب راکتور را بتن کنند
این فرمانده ارشد دفاع مقدس خاطرنشان کرد: اینجایی که هستیم درست نیست. اگر به ما خیانت نشده بود امروز این مرکز تجمع آراء و هماندیشی جهان اسلام در بوسنیای بود که بیست سال پیش بودیم! در اثر عقبنشینی سپاه اسلام به دلیل خیانت آشکاری که به ما شد، اکنون در آبعلی جلسه داریم. اگر جریان کثیف نفوذی که تاکنون در پیکره تمام نهادهای انقلابی و غیرانقلابی، رسوخ کرده است، نبود اینگونه نمیشد که دو سه دهه بعد از انقلاب، قلب راکتور را بتن کنند.
وی با اشاره به اینکه هدف از بتنریزی راکتور اراک، فقط بتنکردن قلب رآکتور نیست! به کنایه گفت: به شکل اتفاقی در روز شهادت مصطفی احمدیروشن، قلب رآکتور اراک بتن میشود! کاملا اتفاقی! بعد در همین روز زندانی های ایرانی و آمریکایی مبادله میشوند! باز هم به شکل اتفاقی! اگر بصیرت نباشد به شکل اتفاقی قصههای بسیاری دیگر اتفاق میافتد، که اکنون دارد اتفاق میافتد!
این فرمانده ارشد دفاع مقدس افزود: میبینید که در هر جمله برخی ها در کشور ده تا مقام معظم رهبری وجود دارد اما کار خودشان را میکنند. در فتنه 88 متوجه شدم که رسانهها غیرواقعیات را میتوانند به مردم بفهمانند. برای اینکه بفهمیم از کجا داریم میخوریم و چرا در این سی و هفت سال بارها و بارها از سوراخهایی گزیده شدهایم، چه باید کرد؟ در این راه باید پوستت کلفت باشد، چون در فشار قرار میگیری و باید مقاوم باشی چون از همه طرف برایت میزنند.
سردار قاسمی در پایان خاطرنشان کرد: من به این نتیجه رسیدهام که تلاش جنبش دانشجویی در دانشگاهها برای اینکه این را چادری کنند و آن را حزب اللهی جواب نمیدهد؛ باید یک پله بیایند پایینتر و روی فکر کار کنند و بیان اصول و مبانی.
وحید جلیلی: جنبش عدلتخواه دانشجویی به صورت خودجوش در اوج مظلومیت شکل گرفت
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ وحید جلیلی، مسئول سیاست گذاری جبهه مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی در سی و دومین نشست سراسری جنبش عدالتخواه دانشجویی به سخنرانی با موضوع «چه باید بکنیم؟» پرداخت.
وی اظهار داشت: خدا را شاکریم که جنبش عدلتخواه دانشجویی به صورت خودجوش در اوج مظلومیت شکل گرفت و اکنون به نشست سی و دوم خود رسیده است.
این کارشناس رسانه افزود: در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 فضایی در کشور وجود داشت که بسیاری از اصول در آن گنگ شده بود. درگیریهای سیاسی شدید بین جناحهای مختلف رواج داشت و ادبیات خاصی هم شکل گرفته بود. فضای فکری و سیاسی کشور، مشغول به مجموعهای از کلیدواژههایی بود که در واقعیت جامعه حس میشد آن کلیدواژهها و آن جنس نگاهها و دیدگاهها، تناسبی با فضای واقعی اجتماعی و سیاسی جامعه ندارد.
مسئول شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم عمار ادامه داد: در فضای دانشگاهی هم عدهای طرفدار آن جناح میشدند و عدهای این جناح. اما جنبش عدالتخواه دانشجویی از وسط و نقد عیبهای مشترک دو جناح شروع کرد و به جناح های سیاسی اعلام کرد که هر دوی شما برخی معایب اختصاصی و البته یک فصل مشترک دارید و آن فصل مشترک این است که هر دو به یک اندازه از عدالت دور هستید. بنابراین جنبش عدالتخواه دانشجویی پرچم عدالتخواهی را در دانشگاهها بلند کرد و به مرور فضای کشور به سمت این گفتمان رفت. کم کم سال به سال فضای حاکم بر کشور رنگ باخت و معلوم شد پرچمی که جنبش عدالتخواه دانشجویی به تأسی از رهبرانقلاب به دست گرفته است، حرفهای اصلی انقلاب زده میشود و در این گفتمان، حرفهای رنگ و رو رفته جناحهای سیاسی جایی ندارد.
جلیلی با بیان اینکه رهبری فرمودهاند که شروع جریان عدالتخواهی در کشور، با علمداری عدالت در دانشگاهها بوده است، تصریح کرد: گفتمان عدالتخواهی در یک شب به وجود نیامد بلکه جریانی بود که سالها کار گفتمانی و عملی برایش شد و جواب داد.
در جلسات جنبش عدالتخواه شرکت میکردیم، در همه دانشگاهها ممنوعالورود میشدیم
وی عنوان کرد: جنبش عدالتخواه دانشجویی انواع و اقسام فشارها را تحمل کرد زیرا معایب مشترک هر دو جناح را میدید و به همین دلیل فشار زیادی بر آن وارد شد. بعضی از ما وقتی در جلسات جنبش عدالتخواه شرکت میکردیم، در همه دانشگاهها ممنوعالورود میشدیم. در این حد فشار سنگین بود. یعنی اگر بین بچههای جنبش سخنرانی میکردیم، فلان تشکل حزباللهی فلان دانشگاه به سرعت تماس میگرفت، که شرمندهایم و نباید بیایی به سخنرانی دانشگاه ما!
مسئول سیاست گذاری جبهه مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی ادامه داد: چه شد که جنبش عدالتخواه دانشجویی با وجود این فشارها قوی شد؟ دیگر تشکلها حامیان بسیار قویای داشتند اما جنبش تنها بود و فقط و فقط یک حامی داشت و آن هم رهبر انقلاب بود؛ که اگر ایشان نبودند، جنبش عدالتخواه دانشجویی در سالهای گذشته، منهدم شده بود.
این فعال اجتماعی و رسانهای اضافه کرد: با تمام فشارها و با وجود خط نفوذی که تلاش کرد وارد جنبش عدالتخواه دانشجویی شود، این جنبش سرپا ماند و همه دیدند این تشکل، بیمهابا، نترس، شجاع، زنده و پایدار ایستاد. خدا را شکر میکنیم که امروز یک چنین ظرفیتی به نام جنبش عدالتخواه دانشجویی ایجاد شد و همچنان فعال است.
جلیلی در ادامه به بیان پیشنهادات و تحلیل خود برای اقدام موثر دانشجویان در دانشگاه و جامعه پرداخت. وی بیان کرد: در فضای فعالیت دانشجویی دو سرفصل را میتوان بررسی کرد. اول اینکه حرف ما چیست و امروز چه حرفی برای گفتن داریم؟ دوم اینکه این حرف را چگونه میخواهیم مطرح کنیم و در دل و جان مخاطبمان بنشانیم که به نظر من هر دو بحث هم اهمیت یکسان دارند.
کشور تبدیل به بازار مسگرها شده است
این نویسنده و هنرمند افزود: تفاوتی که فضای امروز با ده سال گذشته دارد این است که کشور تبدیل به بازار مسگرها شده است. از هر طرف سرو صدایی بلند شده است. اگر حرف جدی داشته باشد باید فریاد زد و اما امروز آن فریاد در فضا گم میشود؛ مانند بازار مسگرها که صدا به صدا نمیرسد. هیاهوها اجازه نمی دهد که حرف درست شنیده شود. اینجا هنر میطلبد که در این فضای پرهیاهو و ازدحام انواع و اقسام حرفها، تو حرفت را چگونه بزنی؟
عضو شورای ساستگذاری جشنواره "عمار" اضافه کرد: در این فضا حرف زدن همت، هنر و ابتکار میخواهد. از ویژگیهای جنبش عدالتخواه دانشجویی این بود که بچه ها تکبعدی نبودند. اگر نشریات سالهای 80 و 81 جنبش را نگاه کنید میبینید که نزدیکترین تشکل به فضای فرهنگی کشور، جنبش بود. خیلی از هنرمندان جبهه انقلاب توسط جنبش به فضای عمومی معرفی شدند. اکنون نیز شما باید کارگاههای ارتقای مهارت های فرهنگی و هنری جدیتر بگیرید.
جلیلی با بیان اینکه رهبر انقلاب در رمضان امسال، شش قالب مشخص و مصداقی برای کار در فضای دانشجویی تعریف کردند، تاکید کرد: این قالبها تئاتر، سرود، کاریکاتور، شعر، طنز، مجله صوتی است. معتقدم امروز مشکلی برای "حرف" نداریم. ما حرفهای بسیاری و البته جدی و محکم در زمینههای مختلف داریم. شاید مشکل ما این است که از ابتکار و ونوآوری در انتقال حرفهایمان غافل شدیم. پیشنهاد میکنم پیشنهاد رهبر انقلاب و ابزارهای ایشان را جدی بگیرید.
جلیلی تصریح کرد: مثلا در زمینه کاریکاتور مجموعهای عظیمی از کاریکاتور داریم که مدافع آرمانهای ما در داخل و خارج است. امکاناتی که در اختیار شماست، صد برابر امکانات دانشجوها در دهه 70 است. این فرصتی عظیم و بزرگ است برای ما. در همین زمینه کاریکاتور، تعداد بسیار زیادی کاریکاتوریست ضدآمریکایی وجود دارد. ما انبار مهماتهایی داریم که از آنها استفاده نمیکنیم و گذاشتهایم برای روز مبادا. به عنوان مثال سید مسعود شجاعی، از کاریکاتوریستهای انقلابی و مطرح بینالمللی است. این همه تولیدات که در فضای فکری و هنری و رسانهای شده است برای روز مبادا! خب باید استفاده شود. گاهی یک کاریکاتور به اندازه ده مقاله حرف میزند. مازیار بیژنی نیز در همه موضوعات کاریکاتور کار کرده است. این کاریکاتورها و آثار هنری را نشان دهید تا همه ببینند که شما تنها نیستید و افرادی با چهرههای آمریکایی، چینی، آفریقایی و... حرفهای شما را میزنند حتی تندتر از شما.
مسئول سیاست گذاری جبهه مطالعات فرهنگی انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: دهها هنرمند انقلابی درجه یک ما به هم وصل نیستند و تشکیل یک جبهه را نمیدهند. شما به عنوان یک تشکل در دانشگاه، کارتان این نیست که شعرتان را بزنید وسط مجلهتان! کارتان این است که آثار بروز و درجه اول را بشناسانید. مثلا هدف بگذارید که میخواهیم تا آخر ترم، بچههای دانشگاه، پنج هنرمند انقلاب را بشناسند. یک مزیت نسبی پیدا کنید. یکی حرف تان است و دیگری ابزارها و روش هایی است که برای انتقال این حرف به مخاطب به کار میبرید.
این فعال اجتماعی و رسانهای عنوان کرد: العدل حیات الحکام. نظر امام این بود، دین همه دین است. اگر نگاه کشکولی به دین و همه ارزشها پیدا کردیم مجبور میشویم به سراغ نظریه جذب برویم؛ یعنی مجبوریم دین را با حاشیه پرجاذبه کنیم و حرف اصلیمان را با شجاعت بیان نکنیم. دینی که برای اختلاس سکوت میکند اما برای بدحجابی داد میزند، از نظر ما اصلا دین نیست. نمیشود به بهانه جذب، حرف خود را کامل نزنیم یا غیرمستقیم بزنیم. مردم از حرف غیرمستقیم و نااستوار خوششان نمیآید. ببینند که ما بر مواضع خود محکم نایستادهایم، حرف ما را قبول نمیکنند. در عمار ما با صداقت گفتیم، ما حزب اللهی هستیم پس اگر فردی مدعی شود، عماریها من را به خاطر حزباللهی بودن، حذف کرد؛ چون ما مستقیم اعلام کردهایم حزباللهی هستیم، کسی باور نمیکند. با گفته مستقیم ما کسی نمیتواند پز شعارهایش را بدهد همه مجبور میشوند رقابت هنری کنند. صادق باشید و به حرفی که میزنید، ایمان داشته باشید.
مصرف فرهنگی و هنریتان را بالا برید
وی تاکید کرد: مصرف فرهنگی و هنریتان را بالا برید. امروز تا میخواهید فیلم و کتاب خوب وجود دارد. خودتان را تک بعدی نکنید. یکی از دلایلی که باعث شد، بچههای جنبش عدالتخواه دانشجویی نبرند، همین چند بعدی بودنشان بود؛ چون اگر سیاسی صرف باشی، روزی میبری و خسته میشوی اما اگر در عرصه فرهنگی نیز فعال باشد و بین ساحات مختلف وجود خود ارتباط داشته باشی، روحی وسیعتر خواهی داشت. این معنای عدالت است. جنبش عدالتخواه دانشجویی باید مظهر توازن باشد در فضای دانشجویی. یعنی بچههای عدالتخواه باید هم در سیاست باشند هم فرهنگ، هم هنر و هم مهدویت و... . بچههای فعال عدالتخواه باید معنویت و خلوت بیشتری با خود داشته باشند زیرا در غیر اینصورت در این فضا، خواهند برید.
این هنرمند و نویسنده گفت: باید تاریخ بخوانید تا تحمل بالاتری داشته باشید و نبرید. زمانی بنیصدر در زمان ریاست جمهوری آمد به محله ما. جمعیت بسیاری اطراف او جمع شده و از او استقبال کردند؛ همین مردم یک سال بعد او را ساقط کردند. پس اگر تاریخ را بدانید، با مشاهده برخی اتفاقات و فضاها، نا امید نمیشوید و نمیبرید.
این فعال اجتماعی و فرهنگی عنوان کرد: امام ساختار جمهوری اسلامی را تشکیل داد تا بچه حزباللهیها تنبل نشوند و بدانند که به تک تک رای مردم نیاز دارند و باید بروند در میان مردم کار کنند. جمهوری اسلامی یعنی وقت را تلف نکن، خودت را متهم کن. مدل بسیار خوبی است. بهترین راهکار، خودِ کار است. ننشینید فکر کنید که چه کنید؛ هرچه میدانید درست است عمل کنید.